تولد فدریکو گارسیا لورکا بود امروز و تنها می توانستم همین چند سطر را میهمانتان کنم با لینک نوشته ی شاملو درباره ی او. می دانم برای آنها که نخوانده اند غنیمتی است بزرگ و برای آنها که خوانده اند نیز خالی از لطف نیست.
این هم قسمتی ازترجمه احمد شاملو ازیک شعرش:
ترانهي گارد سيويل اسپانيا
بر گردهي اسباني سياه مينشينند
که نعلهايشان نيز سياه است.
لکههاي مرکب و موم
بر طول شنلهاشان ميدرخشد.
اگر نميگريند بدان سبب است
که به جاي مغز سرب در کدوي جمجمه دارند
و روحي از چرم براق
از جادههاي خاکي فرا ميرسند،
گروهي خميده پشتند و شبانه
که بر گذرگاه خويش
سکوت ظلماني صمغ را ميزايانند و
وحشت ريگ روان را.
...
ادامه شعر و نوشتار شاملو درباره ی لورکا
و این هم
سایت اینترنتی لورکا به نام خودش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر