یکشنبه

ظلمی که در حق جعفر پناهی می کنند

راستش مدتی بیش تر از بیست روز می شود که به نوعی با خودم تنهایم و در تنهایی تنها نظاره گرم بر اتفاقات و رویدادهای این روزها. از پس دستگیری رامین جهانبگلو و بی خبری از او و همین طور سکوت بسیار کسان که انتظار می رفت این سکوت را بشکنند و دست کم چند سطری درباره ی بازداشتش بنویسند، سخت آزرده بودم . اما با حسرتی که گریبانم را گرفته بود، دیدم که نه تنها حاصلی ندارد این کم نویسی ، بلکه مرا نیز به همان حلقه پیوند می زند. البته این تنها دلیل ننوشتنم نبود که حوادث پیش آمده برای مهرداد قاسمفر و همین طور مانا نیستانی نیز دلگیرترم می کرد از نوشتنی که نتیجه اش نه به سرعت و نه به تک صدایی که به استمرار و طول زمان و هم آوایی نیز قابل دسترس نیست برایمان.چرا که احساسم می گوید راهی دراز در پیش داریم در راه آزادی و آزادگی .
بهر روی اما چیزی که سبب شد این واژه ها را کنار هم بچینم ، هم فرو رفتنم در باتلاق سکوت بود و هم ظلمی که در حق هنرمند شریفی به نام جعفر پناهی می رود این روزها. در خبرها دیدم که آخرین ساخته اش آفساید نه تنها تا امروز مجوز نمایش عمومی نگرفته بلکه بصورت غیر قانونی پخش می شود. و خوب می دانم برای فیلمسازی که با زحمت اثری خلق کرده تکثیر غیرقانونی اثرش یعنی برباد رفتن همه ی زحمتی که کشیده . نمی دانم چه کاری از دستم بر می آید اما همین قدر می دانم که نوشتن این سطرها وانتشار خبر اعتراض و ناراحتی او شاید قسمتی از سختی های کار یک هنرمند را نشان بدهد.
هرچند با این کار کمکی نکرده ام به جعفر پناهی اما به قول معروف شاید این تنها نشانه ی همدردی ام باشد با این هنرمند سخت کوش.
مصرانه در پي عامل پخش غير قانوني «آفسايد» هستيم
افزایش نااميدی‌ از اکران «آفسايد» با پخش گسترده‌ی نسخه غیرقانونی فیلم

۱ نظر:

ناشناس گفت...

باز هم ياد اين نگاشته براهني افتادم
در سرزمين ما صاحبان قدرت ، فارغان از خرد را برگماردند تا دمار از روزگار ارباب خرد درآورند
دريغ و افسوس
پيروز باشي