دوشنبه

Once Upon a Time in Amrica



پس نوشت: بعضی وقت ها پیش می آید که آدم دلش می خواهد همه ی آن چیزی که دوست ندارد حقیقت نداشته باشد و در عوض اش تمام آن چیزهایی که دوست دارد واقعی باشد. آدمی است دیگر بعض وقت ها این طوری است و با خودش می گوید ؛ ای کاش همه چیز یک خواب بود.

پسا پس نوشت: این ویدیو سکانس آخر فیلم روزی روزگاری در آمریکا است که خیلی دوستش دارم، هم کل فیلم را و هم این تکه آخرش را. به نظرم این شاهکار سرجیو لیونه هیچ وقت آن طور که شایسته بود دیده نشد.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

همین یه تیکه از فیلم چقدر حرف داشت.
من ندیدم این فیلم رو موزیکش هم قشنگ بود.

بهرام رفیعی گفت...

آره خیلی حرف داره ، یعنی این همه ی فیلم یک طرف این سکانس آخر یک طرف. موزیکش کار انیو موریکونه کبیر هستش، می گم اگه می خوای می تونی از کتابخونه محلتون بگیری ببینی، 4 ساعته فیلمش. اگه هم نتونستی بگیری بگو خودم آدرس اینترنتی بدم آنلاین ببینی.

ناشناس گفت...

راستش من از دیدن اینطور فیلم ها که یک تیکه کوتاهش این همه حرف داره ترس دارم

بهرام رفیعی گفت...

نه خیلی زیباست، یعنی روزی که من این فیلم رو دیدم با خودم دست به یقه شده بودم که چرا پیش تر ندیده بودمش، به قول زنده یاد پرویز فنی زاده؛ دروغ چرا آآآآ.. تا امروز شاید بیش تر از 20 بار دیدمش و جالبه هر بار چیزای تازه ای از این فیلم کشف می کنم.
به نظر من که حتمن با آرش ببینیدش، واقعن خیلی زیباست و داستان خیلی جالبی هم داره.

ناشناس گفت...

سلام. من که با این فیلم زندگی کرده ام. راستی این خارجی ها (منظورم همین آمریکایی های میزبان ماست) به اندازه ما با این فیلم هاشون زندگی کرده اند ؟

بهرام رفیعی گفت...

آرش عزیز
خوشحالم که توهم با این فیلم زندگی کرده ای و دوستش داری.
درباره پرسش ات هم باید بگویم که آمار فروش فیلم ها در سینماهای آمریکای شمالی و همین طور نسخه دی وی دی فیلم ها بخوبی نشان می دهد که چقدر این ها عاشق سینما هستند.تازه این فیلم ها که شاهکار است و برای شان حکم تاریخ را هم دارد.