این ویدیو را دیدید، یک وقتی فکر نکنید که هر کسی در این ایالت اونتاریو می تواند ماهی های به قول این ها کارپ یا بقول خودمان کپور به این بزرگی بگیرد. یعنی باید با کلی ابزار و جعبه ابزار و تجهیزات کامل بروید ماهی گیری و کلی تجربه داشته باشید با مقدار زیادی صبر تا بتوانید ماهی بگیرید، آن هم نه به این بزرگی. تازه اگر ماهی های این قدری گرفتید باید بدانید که چطور نخ را جمع کرده و ماهی را خسته کنید تا تسلیم شود و بعد هم باید بدانید که چطور از آب بیاوریدش بیرون. خلاصه که خیلی کار دقیق و دشواری است و همه این ها را گفتم که ارزش کار خودمان را ببرم بالا.
دیروز من و شروین باهم رفتیم ماهی گیری، از ساعت حدود دو بعد از ظهر شروع کردیم تا ساعت گمان کنم هشت و نیم. کلی ماهی ریز و خوشگل گرفتیم که بیشترشان را در آب رودخانه رها کردیم اما چند گربه ماهی گرفتیم که هر کاری کردم نتوانستم قلاب ها را از دهانشان بشکم بیرون، حتا دو تا از گربه ماهی ها قلاب ما را توی دهانشان خرد کردند، البته وقتی که می خواستم با دم باریک آن را از دهانشان بکشم بیرون.
اما نکته کلیدی و راز ماجرا در ساعت شش و نیم تا هفت رخ داد. یک ماهی بزرگ شروین و قلابش را می کشید و من هم رفتم کمکش ، شاید نزدیک به ده دقیقه بازی اش دادم تا موفق شدم بیاورمش نزدیک خشکی. دو سه بار سعی کردم بیاورمش بیرون اما نمی توانستم یعنی اجازه نمی داد ، رفتم توی آب و با دو دستم خیلی آرام بغلش کردم و بعد انداختمش تو خشکی. چه مزه و کیفی داشت قابل گفتن نیست. خلاصه که ما گیلانی ها این جا هم بلدیم ماهی بگیریم ، آن هم هزاران کیلومتر دور تر از سپیدرود و خزر. چون خیلی ذوق زده بودم گفتم شما را هم شریک کنم. جای همه دوستان خالی.
عکسش را هم گذاشتم این بغل تماشایش کنید. ( درازی اش از زیر چانه من شروع شده و حتا دمش در عکس نیافتاده!)
این جا هم می توانید عکس را ببنید
پس نوشت: بار دیگر حتمن دوربین می برم و هم فیلم و هم عکس را سر صحنه می گیرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر