یکشنبه

کلاغ باران

1
همه آمده اند، همه
دسته دسته
سیاه و خاکستری پوشیده اند
و قراراست
ماندگارترین قارقارها را اجرا کنند
2
این جا به جای برف
از آسمان کلاغ می بارد
همه جا بزودی
سیاه می شود.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

saeed

Az sherat ye deltangye mahzooni ehsas mishavad.

Har andaze zendegi ra asoon begirim be haman andaze asaan khahad bood.

ناشناس گفت...

شکوفه های درختان سیب کلاغ داده اند...

شعر سیب سیاهت را هم دوست دارم. انگار زیاد کلاغ می بینی یا به کلاغ ها و افسانه شان خیلی فکر می کنی. از دو شعر کلاغباران هم اولی به نظرم گیراتر است. می خوانمت

ناشناس گفت...

همه جا بزودي سياه مي شود بهرام عزيز حق با توست. خوشم آمد از اين شعرت. كلا كارهايت را به خاطر سادگي اش دوست دارم. سادگي شان به ابتذال ختم نمي شود.موفق باشي

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه شعر بسیار زیبایی بود ولی الان این چندمین شعری هست که در وبلاگتان میبینم که از سیاهی و کلاغ خوندم خیلی غمگین کننده هست سعی کنید کمتر به این چیز ها فکر کنید چون آخر خوبی نداره درست مثل این میمنونه که کسی تو سن سال من به جای اینکه هیپ هاپ گوش بده بره داریوش گوش بده معلوم که حالش گرفته میشه نه مگه