پنجشنبه

همچنان رسانه باشیم، رسانه ای فراگیر


جسارت است، قصد توصیه ندارم تنها نکته ای است که به نظرم اهمیت دارد.
چند روز دیگر یک سال از کودتای انتخاباتی می گذرد، در این یک سال تعداد زیادی از دوستان روزنامه نگار همچون فعالان سیاسی و حقوق بشر ، مثل فعالان دانشجویی، صنفی و سندیکایی و همه ی آنهایی که "زبان گویای حقیقت بودند" بازداشت و زندانی شده اند و همچنان نیز دستگاه قضایی و امنیتی "حکومت مستقر" با این که بر بی نتیجه بودن این عملکردش واقف است اما اصرار می ورزد. این اما همه ماجرا نیست در روزها و ماه های پس از کودتا ده ها نفر از مردم سرزمین عزیز مان نیز بر سر ایستادگی پای خواسته های برحقشان به دست مزدوران حاکمیت "یک دست" کشته شده اند. زندگان بیرون از بند هم شرایط بهتری نداشته و ندارند و همچنان که بچه های پاک این مرزوبوم در بازداشتگاه ها مورد بدترین شکنجه ها و تعرض ها قرار گرفتند، آنان که بظاهر رها بوده اند هم انگار که همین بلایا برسرشان آمده است. یعنی همگی با هم این شرایط تلخ را تجربه کرده و می کنیم.
با این همه خوب است فراموش نکنیم که چرا اساسن کودتای انتخاباتی صورت گرفت و چرا این همه مردم کشته و بازداشت شده اند؟!
به گمانم یکی از اهداف کودتاگران از کودتای انتخاباتی و کشتار بی رحمانه پس از آن و همچنین ادامه دادن بازداشت ها و شکنجه ها، جلوگیری از حاکم شدن"جریان آزاد اطلاع رسانی" و ترس آنها از برملا شدن دستان پرخون و زبان پردروغ شان بوده است. آنها از آزادی و آزادی خواهی می ترسند چون می دانند در صورت آگاهی مردم (همه مردم ایران) از ظلم ها و غارت داشته هایشان جایی در این سرزمین نخواهند داشت، حتا با توسل به ضرب و زور.
نگاه کنید به اسامی بازداشت شدگان (نام از کسی نمی برم که همگی در این راه تلاش کرده اند)، هر کدام شان در مسیری که پیش و پس از کودتای انتخاباتی طی کرده اند، جز ایستادگی بر آرمان های مردم و بیان حقایق فعالیتی نداشته اند. حالا هرکس به اندازه خودش؛ روزنامه نگار در قامت خودش، فعال سیاسی، دانشجویی ، حقوق بشر و... در قامت خود و هنرمندان و دیگران هم.
این روزها می بینم که بسیاری از وبسایت ها ، وبلاگ ها و حتا صفحات دوستان در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک، تویتر، فرند فید و ... اخبار عزیزان در بند را بخوبی منعکس و اطلاع رسانی می کنند. کار بسیار درستی است باید هم چنین باشد که آنها بر گردن همه ما حق دارند، باید در این باره بنویسیم و بیشتر هم اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی دست به دست و سینه به سینه در زنده نگاه داشتن و همذات پنداری آزادی خواهان سبز با یکدگر بسیار پر اهمیت است. بی ریا و با صداقت می نویسم از وقتی که خودم در همین چند روز اخیر خبر وضعیت تعدادی از روزنامه نگاران در زندان رجایی شهر را خوانده ام با عذاب وجدان چند ساعتی می خوابم، یا همچنان که خبر اعتصاب غذای جعفر پناهی عزیز را خوانده ام حتا دیدن غذا برای من همیشه گرسنه تلخ و دشوار است و خواندن این اخبار به من نیرویی توام با خشم و عشق داده تا بتوانم بیشتر تلاش کنم. حتمن در باره شما هم این چنین است.
با این همه اما نکته ی دیگری هم هست، اساسن مزدوران "حکومت مستقر" عزیزان ما را دربند کرده اند، تمام روزنامه ها و رسانه های مردمی را مسدود کرده اند که صدای ما را خاموش کنند، که پیش دید مان را بگیرند. آنها با ادامه بازداشت های بی هدف و اعلام حبس های سنگین و برگزاری بیدادگاه های فرمایشی قصد دارند ذهن و تلاش ما تنها منحصر به همین موضات باشد. می خواهند ما را درگیر عملکرد کثیف خود کنند تا بتوانند در سایر عرصه ها به ظلم و غارت و حاکمیت شان ادامه دهند. اما خوب است ما در غیاب هر کدام از این عزیزان دربند و در جای خالی شهدای جنبش سبز، مثل تک تک آنها و به جای آنها به همه مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حساس باشیم، اطلاع رسانی کنیم و نسبت به آنها واکنش نشان بدهیم. حالا هرکدام در حد توانمان. معتقدم اگر چنین کنیم و ادامه بدهیم این راه را، کودتاگران را با شکستی سنگین تر روبرو خواهیم کرد. همانطور که آنها پس از 22 خرداد بیشمار عزیزانمان را کشتند و بازداشت کردند، اما جریان آزادی خواهی مردم همچنان پابرجا ماند، در این راه هم ناکامشان بگذاریم. سعی کنیم رسانه باشیم ، رسانه هایی فراگیر.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

بله کاملا درست هست باید نگاه ما به همه جا باشه. راستی یک سوال آقای رفیعی چرا انقدر روی حکومت مستقر تاکید کرده ای؟

علیرضا گفت...

خب بهرحال دارن می نویسن دیگه این همه! البته مساله درستیم است باید در مورد همه چی رسانه باشیم. هر ایرانی یک رسانه.یاحسین میرحسین