رامین جهانبگلو آزاد شد . این خبر به تنهایی خبر خوبی است برای اهالی فکر و قلم. در پست قبلی هم در این باره نوشتم و قصد تکرار ندارم. اما این که چطور پس از آن همه جنجال های خبری و اتهاماتی که به طور رسمی از سوی مسولان جمهوری اسلامی، از وزیر اطلاعات گرفته تا وزیر دادگستری مبنی بر جاسوسی و راه اندازی انقلاب مخملی به دکتر جهانبگلو نسبت داده شد، او را روز گذشته و بی خبر و بدون برگزاری دادگاه آزاد کردند؟
چرا پس از آزادی او خبرگزاری های داخلی تنها یکی دوخط و بدون هیچ توضیحی خبر آزادی اش را منتشر کردند؟ چرا خبرگزاری فارس که در مواقع مشابه در این موارد دست به انتشار ندامت نامه و توبه نامه می کرد، به چند سطر بسنده کرده است؟ و چرا روزنامه هایی مثل کیهان و رسالت سکوت معناداری کرده اند؟
به راستی پس از آن همه خبری که درباره ی اعترافات تلویزیونی رامین جهانبگلو منتشر کردند ، حال کمک بازجو ها سکوت کرده اند؟
چه پروژه ای در حال کلید خوردن است؟
موضوع سوال برانگیز دیگر رفتن رامین جهانبگلو به خبرگزاری ایسنا و حضور در دفتر ریاست این خبرگزاری است. احتمالی که می تواند پاسخ این سوال و همین طور جواب سکوت کیهان، جمهوری اسلامی ، رسالت و ...باشد این است که این بار قرار است تا اعتراف نامه و یا توبه نامه توسط خبرگزاری ایسنا یا همان خبرگزاری دانشجویان منتشر شود.پس پروژه قرار است این گونه تکمیل شود.
به عبارتی گویا قرار است امروز که بیدار می شویم و یا در این یکی دو روز توبه نامه یا ندامتنامه و یا گفت گویی که متنش توسط همان بازجو ها تایید و سفارش شده را از زبان جهانبگلو در گفت و گو با خبرنگار ایسنا بخوانیم.
برایم عجیب نیست که این جماعت از تجربه های چند سال گذشته چیزی دستگیرشان نشده باشد ،چرا که براستی آنقدر ابله و کند ذهن هستند که هنوز فکر می کنند این روش نخ نما شده برایشان نتایج خوب و مفیدی به بار خواهد آورد. واقعیت اما چیز دیگری است ، بدانند یا ندانند کار دیگری بلد نیستند جز ناجوانمردی ، بازجویی ، شکنجه و اعتراف های ساختگی گرفتن. آنها مستاصل هستند. از همین واژه ها، از واژه های شما ، از واژه هایی که رامین جهانبگلو پیش تر نوشته بود . می ترسند، جرات خواندنش را ندارند.
پس سعی می کنند هم چنان سرشان در توبره خودشان فروکنند وفکر کنند که هیچ صدایی، صدای من و شما و دیگران را نمی شنوند .
رامین جهانبگلو چه ندامتنامه ای منتشر کند و یا نه ، چه در شوی تلویزیونی اعترافات ساختگی کند یا نه ، باز هم همان متفکر و نویسنده ای است که پیش از این بوده و تنها ارج و منزلتش پس از این بیش از گذشته خواهد بود.
بد ندیدم در این شب که نمی دانم تا فردا رامین جهانبگلو چه حالی خواهد داشت و چند بار بازجو ها با او تماس می گیرند، چند یادداشت و مقاله را که سال 83 و پس از بازداشت و حضور چند تن از وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران از جمله شهرام رفیع زاده ، روزبه میر ابراهیمی ، امید معماریان و جواد غلام تمیمی در تلویزیون و اظهار ندامتشان منتشر شده بود را اینجا بیاورم. باشد که یاد آور برخی مسایل باشد.
تازه در همین مورد:
اتاق معجزه (شهرام رفیع زاده )
دستگاه تواب سازی و صدای انسانی (نسیم خاکسار)
چراغ دروغ بی فروغ است(ابراهیم نبوی)
رامین جهانبگلو آزاد شد
۱ نظر:
مطلب شما در بلاگچین لینک شد.
ارسال یک نظر