در ايران ما يك اتاق هست كه تاريكي توي آن حرف اول را ميزند. حرفآخر را البته صداهايي كه به آدم ميگويند چطور ميتواند رستگار شود. از ويژگيهاي اين اتاق يكي اين است كه تمام گذشته آدم را ميداند حتي كارهاي ناكرده، حرفهاي ناگفته، راههاي نارفته. اين اتاق فكر آدمها را هم ميخواند و حتي برايشان فكر ميسازد. اقامت در اين اتاق دست خود آدمها است، و بستگي مستقيم دارد به اينكه گناه نكردهاش را به ياد بياورد و به اين حقيقت هميشگي اعتراف كند كه همهي عمر در خدمت بيگانگان بوده است. كليدداران اين اتاق،صداهايي هستند كه به آدمها راه را نشان ميدهند، و حتي كمكميكنند چيزهايي را به ياد بياورد كه در حافظهاش ثبت نشده است. آنها معتقدند هيچكس خودي نيست و همه چيز توطئهيي مشترك است كه بيگانگان به علاوه تو در آن نقش داشتهايد. توي اين اتاق آدمها به همه چيز شك ميكنند و به يك چيز ايمان ميآورند، اين كه گناهكارند،و همه زندگيشان اشتباه بوده است. اين اتاق ويژگي ديگري هم دارد، به آدم يك آرزو ميدهد، آرزوي اينكه بتواند يك بار ديگر، فقط يك بار ديگر طعم آزادي را بچشد...
برای خواندن ادامه نوشتار روی متن کلیک کنید
تازه در همین مورد:
امشب رامین جهانبگلو چه حالی دارد
دستگاه تواب سازی و صدای انسانی (نسیم خاکسار)
چراغ دروغ بی فروغ است(ابراهیم نبوی)
رامین جهانبگلو آزاد شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر