جمعه

توهین به شاملو یا اهانت به شرافت کلمه و شعر

مشغول وبگردی بودم و شب چره که با خواندن خبر شکستن سنگ قبر "احمد شاملو" بزرگ مرد شعر ایران، هم اوقاتم تلخ شد و هم به حال خودمان افسوس خوردم. نمی دانم که این ماجرا از کجا آب می خورد ، اما از هر کجا که سرچشمه می گیرد جز پلشتی و نا نجیبی در پسش نیست.چندی پیش هم در یک جایی خواندم که عده ای آدم نادان و بی خرد سنگ قبر فریدون فروغی را شبانه در هم شکستند و انگار که با این کارشان چه فتحی کرده اند.
این جماعت بی خرد و خرفت گمان کرده اند که با این اهانت ها می توانند زره ای از حرمت این بزرگان پیش مردم کم کنند. غافل از آنکه کسانی مثل شاملو بر فکر و قلب و روح مردم ایران حکمرانی می کنند. این موجودات احمق انگار نمی دانند که همین اندک اعتباری هم که نام ایران و ایرانی دارد به پشتوانه ی همین شاملو و هدایت و دیگر دوستداران کلمه است .
به گمانم باید که مقداری در مقابل این گونه اهانت ها بایستیم .باید بنویسیم و باید کاری کنیم که بدانند فکر و روحمان را نمی توانند از ما بگیرند. بایدکاری کرد.
...
مرغي در بال هاي يش شكفت
زني در پستانهايش
باغي در درختش.
ما در عتاب تو مي شكوفيم
در شتابت
مادر كتاب تو مي شكوفيم
در دفاع از لبخند تو
كه يقين است و باور است.
دريا به جرعه يي كه تواز چاه خورده اي حسادت مي كند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

http://ahmadshamlu.poetrymag.info/