سه‌شنبه

روزنامه نگاران ،بی دفاع تر از همیشه

زمان توی این روزها برایمان به سختی می گذرد، خبرهای نگران کننده ای از سرزمین مان به ما می رسد و می دانم که همه در این احساس دل واپسی مشترکیم.
در دو روز گذشته خبر دستگیری تعدادی از همکاران روزنامه نگارانم هر لحظه برنگرانی هایم افزوده و باعث شده که آرام و قرار نداشته باشم، این به یک طرف، از طرفی دیگر بی خبری ، قطع اینترنت و تلفن و تقریبن همه ی امکانات ارتباطی هم بیشتر از پیش نگرانی هایم را دوچندان کرده است در این باره. درست که حالا چهارسال است که دیگر درمیان همکاران و دوستانم در کشور نیستم اما این دوری و فاصله باعث نشده تا دلم و خاطرم هم از وجودشان خالی شود. مدام از حال و احوالشان خبر گرفته ام توی این مدت.
از دیروز صبح که یادداشت دوست خوبم ساسان آقایی را توی وبلاگش خوانده ام نگرانی هایم بیش تر شده است، ساسان نوشته:
همه نگران هم هستیم، شب‌ها که موبایل‌ها قطع می‌شود، تا بامداد می‌شماریم که چند نفر دیگر را دارند می‌برند و این دل‌شوره‌ها مداوم است. به احترام همین دل‌شوره‌ها، نگرانی‌ها و دوستی‌ها باید گردن نهاد به حکم نانوشته و تا اطلاع ثانوی «ننوشت». با این همه تاب آوردن خفقان همآره به «خفت» می‌انجامد و این روزها گویی «ابرهای عالم شب و روز در دلم می‌گرید». این‌ها را تند می‌نویسم و فرو می‌گذارم تا گاهی دیگر.
می دانم که این روزها در تحریریه روزنامه ها چه خبر است، خبرهای زیادی شنیده می شود ، تلفن های فراوانی می شود ، و گاه تلفن هایی که مستقیمن تهدید است. نگرانی ها زیاد است ، چیزی که شاید مخاطبان روزنامه ها آن را توی صفحات منتشر شده نبینند. درست که روزنامه های این روزها چندان اخبار خاصی منتشر نمی کنند و بیشتر خبر خبرگزاری ها سیاه شان کرده و ممکن است کسی یادداشت یا گفت وگوی خواندنی یا گزارشی داغ را در آنها نخواند، اما همین هم خودش برای کسانی که شرایطی این چنین دشوار را سپری کرده اند، پیام شفافی دارد؛ این که شرایط بسیار سختی است و روزنامه نگاران در معرض تهدید وبازداشت قرار دارند و چه بسا که در روزهای آینده خبر بازداشت بسیاری دیگر از همکارانمان را نیز بشنویم.
متاسفانه بهای نوشتن در کشورمان بسیار سنگین است حال اگر کسی به دنبال نوشتن حقیقت باشد و کارش اطلاع رسانی ، این بها دوچندان هم می شود. راستش از این که دورم و نمی توانم کاری کنم ، عصبی شده ام، چون همین شرایط را خودم هم پشت سر گذاشته ام بخوبی دوستانم را درک می کنم. نه این که مثلن اگر بودم کار خاصی می کردم ، نه ، اما گاهی حرف زدن از نزدیک با دوستان و گاهی کنار هم بودن و همفکری از هر کمکی شاید بهتر باشد.
می خواهم توی این پست از تمام دوستانم در جای جای دنیا و در رسانه های مختلف بخواهم که به هر شکل ممکن از همکارانشان دفاع کنند و اخبار تهدید و بازداشت شان را منتشر کنند. و خیلی دنبال منبع رسمی خبر بازداشت و یا تهدید کسی نگردند چرا که اگر خیلی مقید به این مساله باشند شاید در آینده هرگز خودشان را نبخشند. به گمانم بهتر است همه متقاعد شویم که شرایط امروز همکارانمان بسیار متفاوت است. شرایط دشواری است. خیلی دشوار و در این دشواری تنها ما هستیم که می توانیم به هم کمک کنیم. می دانم مدافعین حقوق بشر و آزادی بیان توی این مساله دستشان بازتر است ، از تمام دوستانی که در این حوزه هم دارم می خواهم تا توی این روزها به وضعیت روزنامه نگاران توجه ویژه تری داشته باشند.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ببینید بچه ها فعلا بهترین کار اعتماد به میرحسین عزیز هست که قول داده از زأی های ما دفاع کند. این دو بیانیه ی آخر میر حسین رو که امروز منتشر شده حتماً بخونید و به بقیه هم اطلاع رسانی کنید:


http://ghalamnews.ir/news-21152.aspx

http://ghalamnews.ir/news-21150.aspx

رمز به ثمر نشستن اعتراضات فقط و فقط هوشیاری و آرامش و حوصله است.

یا حسین

ناشناس گفت...

ببینید بچه ها فعلا بهترین کار اعتماد به میرحسین عزیز هست که قول داده از زأی های ما دفاع کند. این دو بیانیه ی آخر میر حسین رو که امروز منتشر شده حتماً بخونید و به بقیه هم اطلاع رسانی کنید:


http://ghalamnews.ir/news-21152.aspx

http://ghalamnews.ir/news-21150.aspx

رمز به ثمر نشستن اعتراضات فقط و فقط هوشیاری و آرامش و حوصله است.

یا حسین