چهارشنبه

بزودی نگهداری سیب زمینی زندان و حمل گوشت اعدام خواهد داشت!

روزنامه ها را نگاه می کردم خبری از روزنامه خراسان توجه ام را جلب کرد، نوشته بود؛«ماموران آگاهی با هوشیاری 520 تن سیب زمینی و پیاز در مشهد کشف کردند». خبر کوتاه است و به طنز شبیه، متن را کامل خواندم دیدم نوشته اند که کسانی این سیب زمینی پیازها را احتکار کرده بودند، یعنی به اصل خبر و جریانش واقفم، اما این دلیل نشد و نمی شود که به ابعاد غم انگیز ماجرا فکر نکنم.به مردم میهنم. حتمن در سرزمین ما سیب زمینی و پیاز آنقدر ارزش پیدا کرده و قرار است همچنان بر ارزشش افزوده شود که کسانی چنین کرده اند.
قصدم این نیست در این سطرها راجع به سیب زمینی پیاز حرف بزنم، نه اصلن، هرچند اگر اوضاع همین طور پیش برود مجبوریم از سیب زمینی و پیاز هم حرف بزنیم بصورت روزانه و مرتب! شاید هم بزودی به روزی برسیم که همین نیروی انتظامی که سال پیش مردم را برای «درخواست رای دزدیده شده» می کشت مردم را به جرم حمل و نگهداری مثلن 20 کیلو سیب زمینی پیاز بازداشت کند و شاید هم روزی بشود که نگهداری گوشت مثلن مجازاتی بس سنگین مثل اعدام داشته باشد. اوضاع اگر بر همین منوال پیش برود این ها فقط خیال پردازی نیست!

اما قصدم از نوشتن این سطرها این نکته بود که به واقع حکومت مستقر به کجا می خواهد برود؟! این طرح هدفمندی یارانه ها که اینقدر دولت مستقر، بسیج، سپاه و نیروهای امنیتی و تمام عواملشان را گذاشته اند پشتش به کجا می خواهد برسد؟! حسگرهای مردم و بازار همیشه بسیار دقیق تر از مراکز آماری و تحقیقات پژوهشگران و کارشناسانی کار می کند که مجیز دولت را می گویند، حتا بهتر از کسانی که این هدفمندی یارانه ها را «جراحی» و یا طرح برای «تحول» اقتصاد می دانند. بدون شک اتفاق حول و حوش سیب زمینی، پیاز،نان و البته بنزین،برق و آب خواهد چرخید پس از این و گوشت که کیمیا خواهد بود و آرزویی دست نیافتنی.

قضیه بسیار ساده است؛ حکومت مستقر دارد طرحی را اجرا می کند، یعنی می خواهد طوری آن را اجرا و مدیریت کند که طبقه متوسط جامعه که همواره موی دماغ حاکمیت بوده و خواسته های سیاسی و مدنی داشته را از بین ببرد. پس از اجرای این طرح قریب به اتفاق جمعیت کشور به طبقه زیرین و فقیر جامعه بدل خواهند شد و آن سو عده ای در طبقه بالا که منافعشان با حاکمیت مشترک است. در این میان حکومت مستقر بی شک عده ای از این قشر زیرین را شاید جمعیتی نزدیک به 15 و شاید 20 میلییون نفر یا کمی بیشتر را برای خودش نگه خواهد داشت، به آنها کمک های نقدی و غیر نقدی خواهد داد و همواره از آنها در نمایشهای سیاسی اش مثل انتخابات و نمایش های دیگرش استفاده خواهد کرد. مابقی جامعه هم که از قشر متوسط به ضعیف تبدیل شده اند همواره پس از این غم نان، سیب زمینی، پیاز وبرق،آب و بنزین و البته آرزوی گوشت خواهند داشت و دیگر به خواسته های مدنی، سیاسی و یا چیزی شبیه به آزادی حتا فکر هم نخواهند کرد. درحقیقت مدل حکومت مستقر برخلاف آنچه که بعضی ها می گویند برگرفته از اصلاحات اقتصادی کشورهایی مثل مجارستان،مالزی یا ترکیه نیست که منجر به رشد اقتصاد و بهبود شرایط مردمشان شد، بلکه متفکران نزدیک به آقای خامنه ای مدلی شبیه به حکومت پاکستان ویا سودان را برگزیده اند که پس از اجرای طرح مورد نظر مشکلات سیاسی شان برای حکومت کردن کمتر شده و دغدغه اول مردمشان گشنه نماندن است.

حکومت مستقر با اجرای این طرح به دنبال ایجاد انبوه مردمانی است که گشنه اند و بیش از هر چیزی دغدغه سیر کردن شکم خودشان برای زنده ماندن را دارند وآرزویشان خوردن یک وعده گوشت درشش ماه سال است و اگر اعتراضی هم داشتند، اعتراض شان درباره بیشتر شدن جیره سیب زمینی، پیاز، نان و مواجب(یارانه نقدی) باشد. آنها ازمردمانی که نان بخور نمیری دارند و به فکر آزادی و حقوق انسانی شان هستند بیزارند.

۲ نظر:

کیارش گفت...

سلام آقا نیستی یه دامین وصل کن به بلاگ اینجا فیلتره

بهرام رفیعی گفت...

مرسی کیا جان که خبرم کردی عزیزم، بله متاسفانه فیلترم اما درستش می کنم به زودی.قربانت