چهارشنبه

بخشی از احتمالات پیش رو در 24 خرداد


اگر اختلافاتی که پیشتر در جبهه پایداری نمایان شد را صوری بدانیم به عبارتی چشم پوشی مصباح یزدی از سعید جلیلی و معرفی کامران باقری لنکرانی به عنوان گزینه نهایی و بعد چرخش نهایی او و معرفی جلیلی را ترفند مصباح یزدی و جبهه پایداری تلقی کنیم بعید به نظر می رسد که نام او به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود. برخلاف تحلیل غالب در رسانه ها که جلیلی نامزد مورد اعتماد سپاه و یا آقای خامنه ای معرفی می شود در رسانه ها و بولتن های سپاه از زمان انتخابات مجلس نهم تاکنون نگاه بسیار منفی نسبت به جبهه پایداری وجود دارد و با نزدیک تر شدن به زمان انتخابات نیز همچنان خبرهایی مربوط به حمایت جلیلی از دولت احمدی نژاد و یا برعکس منتشر می شود که می تواند نشانه های عدم اعتماد به جلیلی و باند مصباح یزدی باشد که البته سابقه دارد بخصوص در مجلس خبرگان دور گذشته این موضوع وجود داشت که بنا بر شواهد با دستور آقای خامنه ای تعدادی از نزدیکان مصباح رد صلاحیت و تعدادی دیگر نیز رای نیاوردند، در جریان انتخابات مجلس نهم هم این چنین بود. بویژه تجربه احمدی نژاد این عدم اعتماد را می تواند برای نظامیان و آقای خامنه ای بیشتر کرده باشد، به گمانم اشخاصی مانند ولایتی، قالیباف و یا حتا محسن رضایی برایشان گزینه های مطلوب تری هستند.
شاید بعضی دوستان از اینکه از محسن رضایی نام بردم در میان گزینه های مطلوب تر برای آقای خامنه ای و نظامیان تعجب کرده باشند اما یک تحلیلی وجود دارد در این میان و تاکنون در چهار سال اخیر بارها مورد تاکید آقای خامنه ای و فرماندهان ارشد سپاه و نزدیکان آنها قرار گرفته و آن هم این بوده است که در جریان انتخابات 88 اگر کاندیداهای معترض ؛ آقایان موسوی و کروبی، به نتیجه اعلام شده در کودتا تمکین می کردند و به قول خودشان از "کشتی نظام پیاده نمی شدند" امروز می توانستند همچنان همراه نظام و صاحب موقعیت بوده و چه بسا رای هم می آوردند.بر اساس این تحلیل و تاکید است که شاید بعید نباشد برای احیای مشروعیت از دست رفته درمیان مردم و نشان دادن اینکه راهی که آقای خامنه ای گفته بود درست بود محسن رضایی که بهرحال حرف شنوی هم دارد و در ابتدا اعتراض کرد و بعد نتیجه را قبول کرد حتا با آن رای نازل در دور پیش پیروز انتخابات اعلام شود و یا مثلن در صورت دو مرحله ای بودن انتخابات حتا به مرحله دوم برسد با یکی از گزینه های مطلوب تر. البته اینها بهرحال احتمالاتی است که با رصد برخی اخبار به نظرم رسید گفتم در میان بگذارم.
  

شنبه

دیدید "زندانی سیاسی" داریم!

خبرگزاری مهر در گفت و گویی با مشاور امور بین المللی مجلس از لغو سفر هیات پارلمانی اتحادیه اروپا به تهران خبرداد. الان مساله ای که می خواهم مطرح کنم اصلن ربطی به این ماجرا و پیامدهای لغو این سفر ندارد. بلکه نکته ی مورد نظرم بخشی از اظهارات آقای حسین شیخ الاسلام است که بسیار مهم بود.
در بخشی از خبری که خبرگزاری مهر منتشر کرد مشاور امور بین الملل مجلس گفته بود:
"حسین شیخ الاسلام، مشاور امور بین الملل مجلس شورای اسلامی در گفتگو با مهر اعلام کرد: هیأت پارلمانی اروپا برای سفر به ایران پیش شرط تعیین کرد که ایران هیچگونه پیش شرطی را نمی پذیرد.
شیخ الاسلام تأکید کرد: هیأت پارلمانی اروپا قصد داشته با دوتن از «زندانیان سیاسی ایرانی» دیدار و جایزه ای به آنها بدهند که ایران با چینن شرطی موافقت نکرد."
به عبارتی مشاور امور بین الملل مجلس به عنوان یکی از مقامات در حکومت مستقر اعتراف کرد که در "حکومت ولایت مطلقه فقیه" هم اکنون «زندانی سیاسی» داریم. نکته ای که تاکنون بارها از سوی منتقدان، مخالفان و سازمان های بین المللی حقوق بشری مطرح و از سوی مقامات مختلف از محمود احمدی نژاد، وزیر خارجه اش گرفته تا وزیر اطلاعات، فرماندهان سپاه، رییس دستگاه قضا تا سخنگویش و ...   انکار شده بود.
خبرگزاری مهر خبر را به این صورت منتشر کرد که فریز شده اش را  اینجا در گوگل می توانید ببینید. همچنین در سایت های مختلف نیز اصل اظهارات حسین شیخ الاسلام به همین صورت منتشر شده است؛ مثلن اینجا 
با اینحال اما ساعتی نکشیده  خبرگزاری مهر در همین خبر دست برده و «زندانیان سیاسی»  را در جمله مورد نظر حذف و این طور نوشت:
"شیخ الاسلام تأکید کرد: هیأت پارلمانی اروپا قصد داشته با «دوتن از متهمان و محکومین جرایم امنیتی» دیدار و جایزه‌ای به آنها بدهند که ایران با چینن شرطی موافقت نکرد."
این نکته خیلی مهم بود. من خودم موقع خواندش برایم جالب شد و پیش خودم گفتم بهرحال یک نفری هم پیدا شد که وجود"زندانی سیاسی" در این حکومت را تایید کرد. حالا درست که حذفش کردند اما بهرحال فرقی نمی کند مهم همین اعترافی بود که یک مقام رسمی حکومت کرد و یک خبرگزاری حکومتی هم آن را منتشر کرد وگرنه ما مردم بخوبی می دانیم که «زندانی سیاسی» داریم، کسانی که به صرف داشتن عقیده، برای ابراز عقیده شان، برای فعالیت در راه احترام به حقوق بشر زندانی هستند. درراه تلاش برای فراهم کردن زندگی بهتر برای مردم و نوشتن حقیقت زندانی اند. همین همکارانم که الان با حبس های طولانی مدت در زندانها بسر می برند. همه زندانی سیاسی هستند. ما می دانیم، دنیا هم خوب می داند حالا آقایان چه بخواهند چه نخواهند.
پس نوشت: این آخر هم جا دارد از جعفر پناهی عزیز و همچنین خانم نسرین ستوده یاد کنم و تبریک به هر دو بگویم برای جایزه ساخاروف و آرزو می کنم به زودی زود شاهد آزادی همه عزیزان دربند در ایرانی آزاد و آباد باشیم