یکشنبه

گیلان جان

می گویند، گیلان باهاری ست، می گویند بنفشه ها در آمده اند، درختان آلوچه شکوفه های سفید وسرخ داده اند، می گویند رودخانه ها پرآب شده اند و سبزه ها در حال سبز شدنند. می گویند هوا مثل تمام باهارهای گذشته کمی آفتابی است و بیشتر وقت ها ابری. می گویند خیابان های رشت شلوغ است و مردم هر چند دست و بالشان خالی است اما توی هم می لولند تا بلکه بتوانند از بین ارزانترین ها، خرید عید کنند.
می گویند اهالی خانه ها ، خانه تکانی را تمام کرده اند. می گویند بازار آجیل مشکل گشا امسال داغ نیست،همانطور که بازار شیرینی فروش ها و میوه فروش ها کساد است. می گویند توی پیرسرا بساط گمج* فروش ها ولی داغ است پیش از چهارشنبه سوری. می گویند...
همه این ها را که می شنوم دلم می خواهد پرنده باشم و پر بگیرم بروم سری به گیلان بزنم، دلم بیشتر هوای آنجا را می کند. دوست دارم از رستم آباد که رد می شوم سینه ام را از بوی خاک نم کشیده گیلان پر کنم. دلم خزر را می خواهد . دوست دارم به ارتفاع خزر نگاه کنم وقتی که موج هاش به ساحل می خورد. دلم ...
این باهار هم با این خبرهایش از گیلان هوایی می کند مرا. دلم گیلان را با تمام وجود می خواهد.
ترانه "گیلان جان" محمد نوری عزیز را بشنوید که بدجور لامصب با این حال و هوا می خواند:




پس نوشت: گمج معنای فارسی ندارد،همین قدر بگویم که ظرف گردی است که با گل درستش می کنند و بیشتر برای پختن غذاهای گیلانی مثل واویشکا یا ترش واویشکا، ترش فسنجون، سیرابیج ،ترش تره ، وابیشته تره، چواش تره و... مصرف دارد.
پسا پس نوشت: برای دانلود ترانه گیلان جان هم می توانید از این لینک(دانلود) استفاده کنید، البته چند ثانیه مکث لازم است

دوشنبه

چشم هایش باهاری است...

تا امروز که به این جا می آمدید ، بعض وقت ها شعری ، بعض وقت ها قطعه ای موسیقی و گاهی نوشته های دلتنگی ام را خوانده اید. خودم می دانم که تلخی هاش همیشه بیشتر بوده است. سپاس برای این که توی سه چهار سال مرا این جوری تحملم کرده اید. این روزها ولی نه این که دلتنگ نباشم، هستم ولی احساس خوبی هم دارم، تازگی یکی ست، باهاری بودن دیگری است. این جا چند روزی است باران می بارد ، سرشاخه درختان جوانه زده اند و آرام آرام انگار همه چیز درحال تغییراست.
احساس سبز بودن می کنم و این برایم شادی است. بازهم سپاس برای این که همیشه نگاه کردید به چشم هایش و غصه ها و قصه های تلخش را تحمل کردید. برای تان شادی آرزو می کنم.
پس نوشت: این ترانه رعنا جان که می گذارمش این پایین کار زیبایی است از ناصر وحدتی عزیز، به همراهی گروهی که اگر اشتباه نکنم اسمش آمارد است. ترانه فولکور و نابی است که اجراهای زیادی داشته در گیلان.
پسا پس نوشت: روح خسرو شاد باشد، یادش بخیر، نور به قبرش ببارد، با سرخوشی از شراب ناب و صدای ناب تر خسرو چقدر این ترانه را زمزمه می کردیم و شاد می شدیم.



یکشنبه

باهار خواستگاری کرا شوندرم



زمستانا امرا جودا بوندرم
باهار خواستگاری کرا شوندرم

ترجمه:

درحال جدا شدن از زمستانم
به خواستگاری باهار می روم

پس نوشت: این شعر یک بیت ترانه ای از ناصر مسعودی به زبان گیلکی است.


پسا پس نوشت: عکس از Jonathan Sachs است و حکایت باهار است ، حکایت تازه شدن و جوانه زدن و زندگی دوباره.

جمعه

ای دوست...

ای عشق، شکسته ایم ، مشکن ما را
این گونه به خاک ره میفکن ما را
ما در تو به چشم دوستی می بینیم
ای دوست مبین به چشم دشمن ما را

فریدون مشیری

پس نوشت : ندارد

پسا پس نوشت: همین قدر بنویسم که مشیری هم شاعر بسیار بزرگ و نکته دانی بوده که این شعر را گفته است

چهارشنبه

بلاگ رولینگ هم بازگشت

پس از هک بلاگ رولینگ در نیمه اکتبرماه سال 2008 امروز بلاگ رولینگ بار دیگر به شکل مرغوب تری بازگشت. البته فعلن یه خورده سنگینه و من هنوز نتونستم کاملن واردش بشم ولی خب فعلن لینک های وبلاگ ها رو مرتب کرده . هرچند الان دیگه همه از فیدخوان ها برای نشان دادن به روز شدن وبلاگ ها استفاده می کنند اما من توی وبلاگ خیلی از دوستان هم دیده ام که همچنان از بلاگ رولینگ استفاده می کنند. این خبر شاید برای اون دسته از وفاداران به این بلاگ چرخان خوشحال کننده باشد.